۱۳۸۹ فروردین ۱, یکشنبه


سال89...خیلی حس خوبی نسبت به سال ببر دارم،خیلی. خب من کلا عاشق هرچی گربه ی پشمالو تو دنیا هست،هستم. ولی زیاد ربطی به این حس خوبم نداره.
آخی ببری من!
سال88...گذشت...سال بدی نبود.فقط یک اتفاقش خیلی بد بود ...همون اتفاقی که سلامتت رو به خطر انداخت و من خودم مردمو زنده شدم تا حالت خوب شد.
.
.
سال 88 ...یک استارت بود برای آزادی خواهی مردم ایران.
امیدوارم این ببر غران و قوی، یک آزادی خواه سبز باشه.